شهدا سال ۶۷ -وصیتنامه شهید سید نعیم زاهدی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ » شهيد سيد نعيم زاهدي »
بسمالله الرحمن الرحیم اینما تکونوا یدرککم الموت و لو کنتم فی بروج مشیده.۱ هرکجا که باشید مرگ به سراغتان میآید ولو اینکه در کاخهای سخت و محکم قرار گیرید. انسان روزی متولد میشود و مدتی را در دنیا به حالت کودکی پشت سر میگذارد. در این زمان دنیا برای او ارزش نداشته و فقط به اسباببازی که در دست دارد مینگرد، فکر میکند که دنیا همین اسباببازی است. به سن جوانی میرسد یا راه صحیح را انتخاب میکند، یا دنبال انحرافات...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ » شهيد سيد نعيم زاهدي »
بسمالله الرحمن الرحیم اینما تکونوا یدرککم الموت و لو کنتم فی بروج مشیده.۱ هرکجا که باشید مرگ به سراغتان میآید ولو اینکه در کاخهای سخت و محکم قرار گیرید. انسان روزی متولد میشود و مدتی را در دنیا به حالت کودکی پشت سر میگذارد. در این زمان دنیا برای او ارزش نداشته و فقط به اسباببازی که در دست دارد مینگرد، فکر میکند که دنیا همین اسباببازی است. به سن جوانی میرسد یا راه صحیح را انتخاب میکند، یا دنبال انحرافات...
شهدا سال 64 -وصیتنامه شهید حمید کیوانی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد حميد کيواني »
بسم الله الرحمن الرحیم از اینکه چند روزی زیاد شوق نوشتن دارم لکن التهابات و شوق و اشتیاق و بعضی اوقات وسوسههای شیطان که خداوند لعنتش کند (که پناه میبرم به خدا) نمیگذارد که چیزی بنویسم. دارم دق میکنم. دوست دارم حرفهای بسیاری که با برادران عزیزم در سپاه دارم و داشتهام را بزنم. دوست دارم که با آنها مثل همیشه درد دل کنم. اینکه مدت زیادی، نزدیک چهار سال آزار و اذیتشان کردهام و شاید دلخوری و غیبت...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد حميد کيواني »
بسم الله الرحمن الرحیم از اینکه چند روزی زیاد شوق نوشتن دارم لکن التهابات و شوق و اشتیاق و بعضی اوقات وسوسههای شیطان که خداوند لعنتش کند (که پناه میبرم به خدا) نمیگذارد که چیزی بنویسم. دارم دق میکنم. دوست دارم حرفهای بسیاری که با برادران عزیزم در سپاه دارم و داشتهام را بزنم. دوست دارم که با آنها مثل همیشه درد دل کنم. اینکه مدت زیادی، نزدیک چهار سال آزار و اذیتشان کردهام و شاید دلخوری و غیبت...
شهدا سال ۶۶- زندگینامه شهید شاپور فریدونی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهيد شاپور فريدوني »
مجنون شدن و مقبول لیلی افتادن را شرایطی است که باید عارف الی الله آن را بداند و بهجا آورد. شهیدان کربلای خونین ایران، مجنونصفتانی بودند که درس عرفان را در سنگرهای الهی خود بهخوبی آموختند و به منصه ظهور کشاندند. شاپور ازجمله آنان است که ۱۳۴۸/۳/۲۷ در شهرک ریز آب نیریز در یک خانواده مذهبی و متدین دیده به جهان گشود. دوران کودکی را در همان محیط ساده و پاک روستا گذراند. هفتساله بود که به دبستان عشایری...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهيد شاپور فريدوني »
مجنون شدن و مقبول لیلی افتادن را شرایطی است که باید عارف الی الله آن را بداند و بهجا آورد. شهیدان کربلای خونین ایران، مجنونصفتانی بودند که درس عرفان را در سنگرهای الهی خود بهخوبی آموختند و به منصه ظهور کشاندند. شاپور ازجمله آنان است که ۱۳۴۸/۳/۲۷ در شهرک ریز آب نیریز در یک خانواده مذهبی و متدین دیده به جهان گشود. دوران کودکی را در همان محیط ساده و پاک روستا گذراند. هفتساله بود که به دبستان عشایری...
شهدا سال 62 -زندگینامه شهید ناصر آربز افغانی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهید ناصر آربز افغانی »
شهید ناصر آربز افغانی در سال 1342 در روستای چاهسوارآغا از توابع بخش آباده طشک نیریز، در خانوادهای مذهبی و معتقد به اسلام پا به عرصه هستی گذاشت. دوران کودکی را در کنار خانواده طی و برای کسب دانش به دبستان شهدای چاهسوارآغا قدم نهاد. دوره ابتدایی را با جدیت به اتمام رساند و به دلیل نبودن مدرسه راهنمایی در روستا و علاقه به شغل کشاورزی، ترک تحصیل و به شغل کشاورزی مشغول شد. انسانی مؤدب و پاکدل...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهید ناصر آربز افغانی »
شهید ناصر آربز افغانی در سال 1342 در روستای چاهسوارآغا از توابع بخش آباده طشک نیریز، در خانوادهای مذهبی و معتقد به اسلام پا به عرصه هستی گذاشت. دوران کودکی را در کنار خانواده طی و برای کسب دانش به دبستان شهدای چاهسوارآغا قدم نهاد. دوره ابتدایی را با جدیت به اتمام رساند و به دلیل نبودن مدرسه راهنمایی در روستا و علاقه به شغل کشاورزی، ترک تحصیل و به شغل کشاورزی مشغول شد. انسانی مؤدب و پاکدل...
شهدا سال ۶۷ -نامه شهید هادی رنجبر به محمد بناکار
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
حضور محترم همسنگری خودم و همکلاسی و برادرم آقای محمد بناکار سلام عرض میکنم. ضمن سلام خدمت همکلاسی خودم، سلامتی شمارا از درگاه خداوند متعال خواستارم و امیدوارم که همیشه مثل گلهای بهاری شاد و خرم بوده و هیچ کسالتی نداشته باشید. حال اگر میخواهید از حال من باخبر شوید، حال من خوب است. راستی! حال شما که انشاءالله خوب است. همینطور دوستان دیگر و حمید آبدارنده و محمد خیزاب و حسین فتاحی و دیگر بچههای کوچه و...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
حضور محترم همسنگری خودم و همکلاسی و برادرم آقای محمد بناکار سلام عرض میکنم. ضمن سلام خدمت همکلاسی خودم، سلامتی شمارا از درگاه خداوند متعال خواستارم و امیدوارم که همیشه مثل گلهای بهاری شاد و خرم بوده و هیچ کسالتی نداشته باشید. حال اگر میخواهید از حال من باخبر شوید، حال من خوب است. راستی! حال شما که انشاءالله خوب است. همینطور دوستان دیگر و حمید آبدارنده و محمد خیزاب و حسین فتاحی و دیگر بچههای کوچه و...
شهدا سال 66 -زندگینامه شهید عباس کهن شکروئیه
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهید عباس کهن شکروئیه »
عباس بیست و یکم فروردین سال 1347 در قریه شکروئیه داراب میان خانوادهای متدین دیده به جهان گشود. دوران کودکی را تحت مراقبت و پرورش خانواده مؤمن و با ایمان خود سپری کرد و در سن هفت سالگی در دبستان عشایری رودخور شروع به تحصیل نمود و با موفقیت دوره ابتدایی را به پایان رساند. به دلیل فراهم نبودن امکانات لازم و دور بودن مدرسه از محل زندگی نتوانست به تحصیلات خود ادامه دهد. از این رو همراه...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهید عباس کهن شکروئیه »
عباس بیست و یکم فروردین سال 1347 در قریه شکروئیه داراب میان خانوادهای متدین دیده به جهان گشود. دوران کودکی را تحت مراقبت و پرورش خانواده مؤمن و با ایمان خود سپری کرد و در سن هفت سالگی در دبستان عشایری رودخور شروع به تحصیل نمود و با موفقیت دوره ابتدایی را به پایان رساند. به دلیل فراهم نبودن امکانات لازم و دور بودن مدرسه از محل زندگی نتوانست به تحصیلات خود ادامه دهد. از این رو همراه...
شهدا سال 61 -دفترچه شعر شهید مجید محمدزاده -که مپرس
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
برای عزیز دادور، مردی که صبور بود و سرکش با الهام از حافظ طعم رنجی چشیده است که مپرس بار دردی کشیده است که مپرس عاشقانه پریده از برما به مقامی رسیده است که مپرس خون سرخی به گونهاش غلتید غم سرخی به سینهاش که مپرس تنگ بود این قفس که مرغ پرید به سرائی پریده است که مپرس زندگی عاشقانه زیستن است او به عشقی رسیده است که مپرس هان عزیز ای گل امید همه به عزایی نشستهایم که مپرس غم مرگ تو وه چه سنگین است کوه باری کشیده است که...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
برای عزیز دادور، مردی که صبور بود و سرکش با الهام از حافظ طعم رنجی چشیده است که مپرس بار دردی کشیده است که مپرس عاشقانه پریده از برما به مقامی رسیده است که مپرس خون سرخی به گونهاش غلتید غم سرخی به سینهاش که مپرس تنگ بود این قفس که مرغ پرید به سرائی پریده است که مپرس زندگی عاشقانه زیستن است او به عشقی رسیده است که مپرس هان عزیز ای گل امید همه به عزایی نشستهایم که مپرس غم مرگ تو وه چه سنگین است کوه باری کشیده است که...
زندگینامه آزاده مرحوم محمود پورقاسم
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب آزادگان »
مرحوم محمود پورقاسم در روستای مشکان، در دامن خانوادهای مذهبی و مستضعف و رنج کشیده دیده به جهان گشود. از بدو تولد تا مقطع دوم راهنمایی در همین روستا به ادامه تحصیل پرداخت. پس از آن به علت مشکلات عدیدهای همچون فقر مادی مجبور به ترک تحصیل شد. برای کمک به امرار معاش خانواده، به عنوان کمک راننده در کنار برادر بزرگ خود مشغول شد. در سال 1363 به خدمت مقدس سربازی اعزام و به عنوان سرباز ارتش...
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب آزادگان »
مرحوم محمود پورقاسم در روستای مشکان، در دامن خانوادهای مذهبی و مستضعف و رنج کشیده دیده به جهان گشود. از بدو تولد تا مقطع دوم راهنمایی در همین روستا به ادامه تحصیل پرداخت. پس از آن به علت مشکلات عدیدهای همچون فقر مادی مجبور به ترک تحصیل شد. برای کمک به امرار معاش خانواده، به عنوان کمک راننده در کنار برادر بزرگ خود مشغول شد. در سال 1363 به خدمت مقدس سربازی اعزام و به عنوان سرباز ارتش...
شهدا سال ۶۵ -زندگینامه شهید حسین ایکاش
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
آنگاهکه در پهندشت شلمچه میایستی و با دیده دل مینگری، شمعهایی را میبینی که در پای عشق قطرهقطره میشوند و بر تربت پاک شلمچه میافتند. ناگهان دلت میشکند و این بار قطرات اشک است که از گوشه چشم تو به یاد آنها دشت را سیراب میکند. «حسین» شمعی بود فروزان که برای ماندن انقلاب و آزادی، ۱۳۴۶/۷/۱۳ در روستای وزیره از توابع نیریز، میان خانوادهای متدین چشم به جهان گشود. تحصیلات ابتدایی را در دبستان وزیره به پایان...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
آنگاهکه در پهندشت شلمچه میایستی و با دیده دل مینگری، شمعهایی را میبینی که در پای عشق قطرهقطره میشوند و بر تربت پاک شلمچه میافتند. ناگهان دلت میشکند و این بار قطرات اشک است که از گوشه چشم تو به یاد آنها دشت را سیراب میکند. «حسین» شمعی بود فروزان که برای ماندن انقلاب و آزادی، ۱۳۴۶/۷/۱۳ در روستای وزیره از توابع نیریز، میان خانوادهای متدین چشم به جهان گشود. تحصیلات ابتدایی را در دبستان وزیره به پایان...
توضیح
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات »
اشعار، نوحهها، قطعات ادبی و سرودههای ادیبان و شعرای نیریزی که در طول دفاع مقدس در توصیف جنگ، مقاومت، شهدا، مفقودین و رزمندگان سرودهاند را تحت عنوان "جنگ و ادبیات"را بدون در نظر گرفتن صنایع ادبی و محتوا، اصل متن گرد آوردهایم. زیرا هدف جمعآوری و بیان تلاش شعرای عزیز بوده است. ضمنا" اکثریت اشعار و نوحهها و متنها در زمان جنگ سروده یا نگاشته شده است..از همکاری ادیبان و شعرایی که در این زمینه کمال همکاری را نمودند...
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات »
اشعار، نوحهها، قطعات ادبی و سرودههای ادیبان و شعرای نیریزی که در طول دفاع مقدس در توصیف جنگ، مقاومت، شهدا، مفقودین و رزمندگان سرودهاند را تحت عنوان "جنگ و ادبیات"را بدون در نظر گرفتن صنایع ادبی و محتوا، اصل متن گرد آوردهایم. زیرا هدف جمعآوری و بیان تلاش شعرای عزیز بوده است. ضمنا" اکثریت اشعار و نوحهها و متنها در زمان جنگ سروده یا نگاشته شده است..از همکاری ادیبان و شعرایی که در این زمینه کمال همکاری را نمودند...